شهادت مادر...
24 فروردین 1392 توسط زکریایی
بسم رب الزهرا
ای کاش این جان دردمند همراه با نفس هایم از سینه برون می رفت
“نفسی علی زفراتها محبوسةٌ - یا لیتها لَخَرجَت مع الزفراتی “
پس از تو چیزی برای زندگی نیست گریه ام برای این است که زندگی ام پس از تو طولانی شد
” لا خیر بعدک فی الحیات و انما ابکی مخافت ان تطول حیاتی”
و فرمود اگر از سر کویت بر می خیزم بدان خاطر نیست که از ماندن در کنارت خسته و ملول شده ام و اگر می مانم بدان خاطر نیست که به وعده خدا به صابران بدگمانم.
” و ان انصرف فلا عن ملالة ، وفان اقم فلا عن سوء ظن بما وعدالله الصابرین “
منبع: ص 127 کشف الغمه و در مکتب فاطمه (س) دکتر علی قائمی ص 353